پسرهای ولوله ی من ، دیروز وقت رفتن کلی از خودشون ابراز احساسات نشون دادن .
تخته ی کلاس پر شده بود از خانم دوستت داریم.
خب ، من هم شما رو دوست دارم.
برای من این لحظات خیلی شیرین بوده و هست . مرورشون توی ذهنم من رو غرق شادی می کنه.
به جرات می تونم بگم : من خوش شانس ترین معلّم دنیا هستم.
چرا ؟
چون که با بهترین پسرهای دنیا لحظاتم رو سپری کردم .
امیدوارم همیشه سالم و شاداب باشید.
بقیه عکس ها رو در ادامه ی مطلب ببینید...
امروز روز خوبی رو در کنار هم گذروندیم. شادی و شیطنت و...
وای که چه قدر شما بازیگوش هستید. و من بازی گوشی های شما رو دوست دارم.
امیدوارم مثل سفره ی هفت سین همیشه بخشنده باشید .
و مثل تک تک سین ها پر از معنی.
امیدوارم که به همه ی شما خوش گذشته باشه.
۱۴ اسفند تولد ارشان عزیزمون بود. دوباره از همین جا به پسر گلم تبریک می گم . انشاءالله صد ساله بشی.
حالا که به بهار نزدیک می شویم شاید کمی دلتنگ زمستان و برف بازی شویم.
سال گذشته . حدود دو سه روز مونده به عید . تو شهر ما برفی اومد که همه رو متعجب کرد. و اما عکسش...
امسال اواخر پاییز یه برف کوچیک بارید...
باز هم شکر خدا که در کشوری چهار فصل زندگی می کنیم.
تقدیم به شما.
در هفته ی گذشته اشکان عزیزم به همراه خانواده اش به مسافرت رفته بود وقتی که چهارشنبه به مدرسه اومد با یک سوغاتی شیرین از دوستانش پذیرایی کرد.
اشکان جان از شما و خانواده ی محترمتون ممنونیم. همیشه شیرین کام باشید .
و اما امروز پسرها برای من یه شگفتانه خیلی قشنگ داشتند .
با چند شاخه گل و یه گلدون خیلی قشنگ محبتشون رو به من نشون دادند. ازشون بسیار متشکرم.
( علی - محمدامین و آریان عزیزم از شما ممنونم.)
و این گل ها رو تقدیم می کنم به همه ی اون هایی که همدیگر رو دوست دارند.
و اما امروز .
جای همه ی دوستان خالی . به همه حسابی خوش گذشت .
همون طور که در عکس ها می بینید همه شاد و خوش حال دور هم نشستند و از صبحانه لذت بردند و بعد از صبحانه کلاس رو تمیز و مرتب کردند.
به من که خوش گذشت.
فقط جای مبین عزیزمون خالی بود . پسر گلم یه هفته ای هست که بیماره . امیدوارم هر چه زودترحالش خوب بشه و تو اتاق درسمون ببینمش.
۴شنبه - یه مهمون کوچولوی دوست داشتنی داشتیم. عرشیای عزیز . خیلی دوست داشتنی بود . بچه ها که از دیدنش کلی ذوق کردند.
موهاشو ببینید ! کلاه گذاشته بود وقتی کلاه رو برداشتم این شکلی شد .
آخه این بچه ها چه قدر ناز هستند.
بیش تر مواقع بچه ها با خودشون خوراکی هایی می یارن که واقعا مناسب و به جاست . مهیار خیلی از روزها مامانش واسش پفیلا درست می کنه و با خودش می یاره. که همه با هم می خورند. این بار آروین همراه خودش پفیلا آورد و محمدرضا هم پرتقال آورد و خیلی تمیز پوستش گرفت و میل کردند . امیدوارم بقیه هم به فکر تغذیه سالم و سلامتی خودشون باشند.
( البته به فکر هستند اما بعضی اوقات قول و قرارها فراموش می شه!!!! )
چهارشنبه ۴ بهمن ماه تولد مبین بود . به همین دلیل از همین جا رسما بهت تبریک می گم و امیدوارم سال های سال در صحت و سلامت زندگی کنی.
ایشون زحمت کشید و برای دوستانش شیرینی آورد . دستش درد نکنه.
مهیار هم برای دوستش یک هدیه تهیه کرده بود . (دست گلت درد نکنه . چرا زحمت کشیدی ...)
مبارکه مبین جان
یه لیوان خیلی قشنگ بود اما تو عکس خوب مشخص نیست.
باز هم تولدت مبارک.
آقایی که عکسش رو مشاهده می کنید آراد گلمونه که دلش به قدر دریاست . ایشون به تازگی عینکی شدند مثل من . بهش تبریک می گم . البته نه به خاطر عینک به این علت که دیگه برای دیدن تابلو مشکل نداره . و امیدوارم خیلی زود سلامتی کاملش رو به دست بیاره . انشاءالله