چند وقت پیش هم وزیر جدید آموزش و پرورش فرمودند: «هنوز نیروی انسانی در اموزش و پرورش ساماندهی نشده است و تا بهبود وضعیت، حداقل یک یا دو سال دیگر وقت لازم است. در شرایطی فعلی ۵۰هزار معلم اضافه و ۵۸هزار معلم کم داریم!»
اگر آمار جمعیتی معلمان را که در حدود یک میلیون و ۱۳ هزار نفر است در نظر بگیریم، میبینیم این ۱۰۸ هزار معلمی که هم کم و هم زیاد هستند، حدود ۱۰ درصد آن را شامل میشوند. این موضوع مهمی است و مصداق حرارت سنجی است که دمای آموزش کشور را قدری بالاتر و تبدار نشان میدهد. دمایی که اگر چه سوزنده نیست، ولی وادارمان میکند از خود بپرسیم این آمار چه نسبتی با آن شعار زیبای معلم و رساندن او به قله دارد؟
یک مثال ساده از این آمار، محل خدمت من ـ بندرانزلی ـ است که مقطع ابتدایی با چنان کمبودی روبهرو است که امسال و سال گذشته عده زیادی نیروهای خدماتی و سرباز معلم در مدارس شهر به کار گرفته شدهاند، در حالی که به فاصله یک ساعت مسافتی در شهری دیگر، معلمان اضافه،ساعات کاری خود را در اداره به پایان میرسانند،زیرا کلاس ندارند!
کلاسهای ما هم که همچنان معلم محور است و سهم بیشتر تدریس را صدای معلم و تارهای صوتی او بر عهده دارد تارهایی که امروز خسته و زخم خوردهاند و به دلیل استفاده بیش از حد و خستگیشان، برای استفاده در منزل و مدرسه ناتوانند. آزمودن این گفتار هم چندان دشوار نیست. تنها حضور چند روزه به عنوان مهمان در یک پایه تحصیلی دبستانی، صحت ادعای مرا تایید خواهد کرد. کافی است سری به مدارس ابتدایی بزنیم و از نزدیک ببینیم چند معلم خواستار آرامش، تغییر مقطع تدریس، ورود به بخشهای مدیریتی و بازنشستگی پیش از موعد هستند. این مسائل ممکن است شرایطی ایجاد کند که انگیزه پیشی گرفتن از یکدیگر صرفاً برای یافتن فراغت و رهایی از فشارهای روحی فراهم شود، به گونهای که حتی رقابت ناسالم جای رفاقت را بگیرد. اگر چه تاکید میشود اکثریت دوستان فهیم و بزرگمنش فرهنگی، هماره بیتوجه به این مسائل تنها به کار خود میپردازند و دم نمیزنند و نیروهای آموزشی صادق اینانند.
یکی از راههای حل مسئله، انگیزه بخشی معلمان است. شاید برقراری فوقالعاده شغل برای این مقطع یک قدم باشد، قدمی خوب و به جاکه جای بسی تشکر و سپاس دارد، اما مهمتر از آن، ایجاد چند تغییر روشن و اثرگذار است که به صورت پیشنهاد در زیر میآید:
ـ کوچک کردن کلاسهای مقاطع ابتدایی و رساندن دانشآموزان هر کلاس به حداکثر ۲۰ تا ۲۲ نفر.
ـ کاهش حجم کتابهای درسی به میزان یک سوم فعلی.
ـ متناسب سازی زنگهای تفریح با ساعتهای آموزشی، به شکلی که دانشآموزان از لحاظ روحی ظرفیت پذیرش مطالب جدید را داشته باشند.
ـ استفاده از موسیقیهای شاد و آرام بخش در ساعات تفریح. و این گونه است که پیشرفت و توسعه کشور با حمایت معلمان امیدوار و دانشآموزان دلبسته به درس و تحصیل، رقم میخورد.
بندر انزلی ـ علی متقی، آموزگار ابتدایی
روزنامه اطلاعات -دوشنبه 7 بهمن
در بخش خبری ۲۰ و ۳۰ دقیقه سیما مصاحبه شوندگان نظراتی پیرامون ارزشیابی توصیفی ابراز کردند و از جمله معلمی میگفت تعداد زیاد دانشآموزان، اجرای این روش را با دشواری روبرو کرده است. دیگری معتقد بود رقابتی که در گذشته بین دانشآموزان وجود داشته، امروز از میان رفته است و مادر دانشآموزی گلایه داشت نمیتواند از وضعیت تحصیلی فرزندش به روشنی آگاه شود. اما نکته پایانی مصاحبه، نظر معاون سابق آموزش ابتدایی بود که عنوان میکرد شاید عملکرد برخی معلمان باعث شده است تا رقابت مورد نظر شکل نگیرد.
من به عنوان معلمی که چندسال مجری ارزشیابی توصیفی بوده است، احساس کردم خالی از لطف نیست، برخی از مشاهداتی را که طی این مدت در عمل شاهد آن بودهام، بیان کنم، مشاهداتی که برخی نارساییهای اجرای نظام کیفی را نشان میدهد. البته امید است با رویکرد جدیدی که بر وزارتخانه و معاونت ابتدایی حاکم شده است بیشتر به این موضوع پرداخته شود.تعداد زیاد دانشآموزان اجرای نظام کیفی را با مشکل روبرو میکند. واقعیت آن است در کلاسهایی که بیشتر از ۳۰ نفر دانشآموز داشته باشند، پرداختن به همه ابزارهای ارزشیابی توصیفی اگر غیرممکن نباشد، بسیار دشوار است. آزمونهای عملکردی، پوشهکار و مشاهدات و پروژههایی که معیار ارزشیابی دانشآموزان است، مستلزم بررسی و ارائه بازخورد مناسب به دانشآموز است که چگونه میتوان برای کلاسهایی نزدیک به ۴۰ دانشآموز، آن را پذیرفت؟