![](http://www.ettelaat.com/etiran/wp-content/uploads/picdata/2013/12/12-23/18-45-33.jpg)
در بخش خبری ۲۰ و ۳۰ دقیقه سیما مصاحبه شوندگان نظراتی پیرامون ارزشیابی توصیفی ابراز کردند و از جمله معلمی میگفت تعداد زیاد دانشآموزان، اجرای این روش را با دشواری روبرو کرده است. دیگری معتقد بود رقابتی که در گذشته بین دانشآموزان وجود داشته، امروز از میان رفته است و مادر دانشآموزی گلایه داشت نمیتواند از وضعیت تحصیلی فرزندش به روشنی آگاه شود. اما نکته پایانی مصاحبه، نظر معاون سابق آموزش ابتدایی بود که عنوان میکرد شاید عملکرد برخی معلمان باعث شده است تا رقابت مورد نظر شکل نگیرد.
من به عنوان معلمی که چندسال مجری ارزشیابی توصیفی بوده است، احساس کردم خالی از لطف نیست، برخی از مشاهداتی را که طی این مدت در عمل شاهد آن بودهام، بیان کنم، مشاهداتی که برخی نارساییهای اجرای نظام کیفی را نشان میدهد. البته امید است با رویکرد جدیدی که بر وزارتخانه و معاونت ابتدایی حاکم شده است بیشتر به این موضوع پرداخته شود.تعداد زیاد دانشآموزان اجرای نظام کیفی را با مشکل روبرو میکند. واقعیت آن است در کلاسهایی که بیشتر از ۳۰ نفر دانشآموز داشته باشند، پرداختن به همه ابزارهای ارزشیابی توصیفی اگر غیرممکن نباشد، بسیار دشوار است. آزمونهای عملکردی، پوشهکار و مشاهدات و پروژههایی که معیار ارزشیابی دانشآموزان است، مستلزم بررسی و ارائه بازخورد مناسب به دانشآموز است که چگونه میتوان برای کلاسهایی نزدیک به ۴۰ دانشآموز، آن را پذیرفت؟
تفاوت فاحش سطح مدارس دولتی که از حداقل سرانه برخوردارند با مدارس برخوردار کلان شهرها و یا مدارس غیرانتفاعی و نمونه دولتی، مانعی دیگر در اجرای بهینه طرح است.مدرسهای که توان پرداخت قبضهای آب و برق خود را ندارد، قطعا در چاپ اوراق امتحانی دانشآموزانش مشکل دارد، چه رسد به اینکه بخواهد آزمونهای عملکردی برگزار کند و یا پروژهای ترتیب دهد که به وسایل آزمایشگاهی نیاز دارد. همچنین کارهای دیگر مانند برگههای آدینه یا آزمونهای پیشرفت تحصیلی، که همه و همه به منابع مالی کافی نیاز دارند که در دسترس مدارس نیست.
تعداد بالای دانشآموزان وقت بیشتری از معلم میگیرد، تا به بررسی و تصحیح برگههای آنها بپردازد و هرچقدر این زمان بیشتر شود، دادن یک بازخورد موثر و استاندارد دشوارتر میشود. بنابر این، عموم معلمان به استفاده از برچسبهای رنگارنگ و جملات تشویقی کوتاهی روی میآورند که برای دانشآموزان جذابتر باشد. البته اینها بازخوردهای آمادهای است که شاید با روح ارزشیابی کیفی بیگانه نباشد، اما مدنظر آنهم نیست.
باور و اعتقاد معلمان نیز موضوع مهمی است که کمتر به آن توجه شده است. برخی از همکاران ما معتقدند ارزشیابی کمی (نمرهای) ارزیابی دقیقتری از وضعیت دانشآموزان ارائه میدهد. شاید این باور به دلیل فراهم نبودن بسترهای مناسب و زیرساختهای لازم در اجرای ارزشیابی توصیفی ایجاد و تقویت شده باشد.همچنین تلقی اینکه ارزشیابی توصیفی (کیفی) صرفا قبولی دانشآموز و بالا آمدن او را در پی خواهد داشت و مردودی در این نظام جایگاهی ندارد.
در این میان هنوز بسیاری از والدین نتوانستهاند با ارزشیابی کیفی کنار بیایند و آن را بپذیرند. دلیل این مدعا، والدینی هستند که در نشست توجیهی ماهانه حضور مییابند و روی واژه «خیلی خوب» ـ ـ که یکی از مقیاسهای ارزیابی دانشآموزان است ـ تاکید میکنند. در نظر ایشان «خیلی خوب» جایگزین ۲۰ شده است و این را میتوان از شیوه پرسش آنها دریافت.میگویند: فرزند بنده که همه نمراتش «خیلی خوب» است، چرا در فلان درس «خوب» گرفته است؟
تاکید اینان بر روی نمرات فرزندانشان است، در حالی که بارها گفته شده «ارزشیابی توصیفی» کیفی است و با نمره بیان نمیشود.
نمیتوان به حجم بالای کتابها در نظام توصیفی بیاعتنا بود. برخی از کتابهای دانشآموزان ابتدایی در گذشته و برای «نظام کمی» تالیف شدهاند و کتاب بسیار خوب، ارزنده و استاندارد ریاضی پایه پنجم، برای اجرا در نظام کمی بسیار مناسبتر مینماید، تا نظام کیفی. زیرا حجم بالای مطالب، سنجش را در نظام توصیفی که صرفاً مداد و کاغذ (آزمون کتبی) نیست، دشوارتر میکند.
البته تألیف شتابزده برخی کتابهای درسی در پایههای مختلف از جمله ریاضی اول و ششم، که اشکالات فراوانی بر آنها وارد است، مزید بر علت شده است و قطعاً چنین تالیفاتی راهی به مقصد اعلای آموزش نخواهند برد.
به نظر میرسد امروزه، مقطع ابتدایی که یکی از مهمترین و پایهایترین مقاطع تحصیلی کشور است، جذابیت و کشش خود را برای معلمان از دست داده است. حجم بالای کار در مدرسه و ادامه آن در خانه، تعداد بالای دانشآموزان، پاسخگویی به آموزش و پرورش در کنار پاسخگویی به اولیای دانشآموزان، کودکان پیش فعال، درآمد ناچیز معلمی و به کارگیری معلمان کم تجربه و غیرمتخصص، همه و همه در کنار تغییرات گسترده سالیان اخیر که عمدتاً در مقطع ابتدایی به وجود آمده است، لذت کار با دبستانیها را کمرنگ کرده است.
در نهایت، ضعفهای تحصیلی دانشآموزان که به شکل معناداری در پایههای بالاتر نمود مییابد، نشان میدهد ارزشیابی توصیفی نتوانسته است آن چنان که باید و شاید، تکیهگاه مطمئنی برای رشد نظام آموزشی و تربیت نیروی انسانی خوداتکا و کارآمد باشد. هرچند بار این ضعف تنها برگردن ارزشیابی کیفی (توصیفی) نیست و همانطور که گفته شد، بسترهای لازم برای اجرای چنین طرحی آماده نبوده است.آنچه امروز هویداست، این است که ارزشیابی کنونی نه کمی است و نه کیفی صرف! نیمی ازین دارد و نیمی از آن! گویی باور عموم جامعه کمیتی است که لباس کیفیت پوشیده باشد. بنابر این منصفانه نیست گفته شود نبود رقابت در میان دانشآموزان، تنها حاصل عملکرد معلمان است.
بندر انزلی، علی متقی، آموزگار ابتدایی
روزنامه اطلاعات ، سه شنبه 3 دی 1392