همشاگردی های مهربان

همشاگردی های مهربان

مجموعه ای از فعالیتهای علمی و عملی دانش آموزان پایه پنجم
همشاگردی های مهربان

همشاگردی های مهربان

مجموعه ای از فعالیتهای علمی و عملی دانش آموزان پایه پنجم

باز هم ....

و اما یاد آوری یه سری قول وقرار : 

پسرهای گلم اگر یادتون باشه با هم قرار گذاشتیم که حواسمون به پاکیزگی کلاسمون باشه به خصوص زمان هایی که کارهای عملی داریم مثل زنگ هنر و ... 

اما بعضی ها این قول رو فراموش کردند . نمی دونم چرا ؟؟؟ 

شاید هنوز معنی این جمله رو درک نکردند ؟؟!! 

و قرار بود در صورت رعایت نکردن مجدد من عکس کلاس نامرتب رو تو وبلاگ بذارم . 

چهارشنبه زمان تعطیل شدن  -بعد از زنگ هنر - یکی از بچه ها اومد و گفت خانم بیایید کلاس رو ببینید. نگاه کنید چه قدر نامرتبه ! (از اونجایی که بعضی ها یک سری عادت بد دارند و همش تو کلاس به سمت هم کاغذ مچاله شده پرت می کنند زیر میزها -روی زمین- پر از کاغذ بود.)  

من هم همون زمان گوشی رو برداشتم و عکس گرفتم و تصمیم داشتم که اینجا ثبت کنم اما باز فکر کردم این خیلی بده که این اشتباه به این صورت نشون داده بشه. و درنتیجه منصرف شدم . 

اما باید یه فکری کرد و دنبال راه چاره واسه بعضی ها که اتاق درس رو با میدون جنگ و بازی اشتباه گرفتن - پیدا کرد .  

من که می دونم این کار از رو روی شیطنت های کودکانه است ولی پسرهای گلم باید بدونند که این کارشون توهین به خودشون و اتاق درس و معلمه .  

امیدوارم که دیگه شاهد این رفتارها نباشم. چون اگه بار دیگه ببینم.....

رای گیری

واما مراسم رای گیری و بچه ها 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نامزدهای انتخاباتی

دیروز انتخابات شورای دانش آموزی بود و شور و شوق بچه ها دیدنی. 

نامزدهای انتخاباتی کلاس پنجم (اتاق درس یاسین ) :  

نیما کریم آبادی 

  

  

 

 امیرمحمد چرخچی  

 

 

  

مبین بی غم ثبوتی   

 

 

 محمدرضا عبدی   

 

 

فرحان قسمتی  

 

 

عید آمد و عید آمد ...

سلام سلام سلام.

 

عیـــــــــــــــــــــــــــــــــد همـــــــــــــــــــــــــــــه مبــــــــــــــــــــــــــــــــــارک. 

 

 

بابا آب داد ۲

 و اما نظر من در رابطه با بابا آب داد :  

به نظر من این ها همه بهانه است و ما (بعضی ها ) با این طرز تفکر خودمون رو از آداب صحیح معاشرت - قدردانی از بزرگ ترها و احترام به پدر و مادر و استادهای عزیزمون دور می کنیم. دنیا به هر شکلی که باشه و یا نحوه ی اداره ی جامعه مورد قبولمون باشه یا نباشه ما باید هوشیار باشیم تا بعضی موضوعات ما رو از وظایف اصلی انسان مسلمان ( که یکیش همان احترام به والدین هست ) دور نکنه و سعی نکنیم از بازی کلمات استفاده کنیم و مطالب مهم رو فراموش کنیم. 

و دیگه این که بیان هر مطلب نا بجایی که با کلمات زیبا ادا می شه نشان دهنده ی شخصیت متشخص و فرهیخته ی انسان ها نیست . بلکه فبل از بیان بعضضی موضوعات باید تحقیق کرد و بعد نتیجه گیری و بیان. پس بهتره خیلی ساده ذهنمون رو درگیر مطالب پیش پا افتاده ی این چنینی نکنیم.

موفق و پایدار باشید

 

 

بابا آب داد ۱

چندی پیش یک دوست ایمیلی با موضوع زیر برای من فرستاد ، چند روزی است که به این ایمیل فکر می کنم . بهتر دیدم آن را با شما در میان بگذارم و نظراتتان را در این باره بدانم. خوش حال می شوم با من هم کاری کنید .

و اما مطلب :

می دانید اولین جمله ای که ما در اول دبستان یاد می گیریم چیست ؟

بابا آب داد ...

بابا نان داد ...

می دانید اولین جمله ای که انگلیسی ها در اول دبستان یاد می گیرند چیست ؟

من می توانم بخوانم و بنویسم ....

می دانید اولین جمله ای که ژاپنی ها در اول دبستان یاد می گیرند چیست ؟

من می توانم بدوم ....

و این است که ما همیشه ،چشممان دنبال دست پدر است و متوقع هستیم !

 

نظر شما چیست ؟

به یاد آقای مدیر

امروز مهیار گلم مطلبی رو نوشت و تو صندوق یاد خوبی ها گذاشت و بی صبرانه منتظر بود تا بر دارمش و من هم به خاطر پسر گلمون برداشتمش. 

و اما مطلب آقا مهیار :  

سلام . اسم من مهیار عبادی است . من اولین سالی است که به این مدرسه می آیم . با امروز یک روز و نیم ( البته دو روز‌ ) از فوت آقای مدیر می گذرد . من ایشان را یک بار بیشتر ندیده ام . اما با همان یک بار متوجه شدم که مرد خوب - درست کار و فرهیخته ای هستند . همه از او به نیکی یاد می کنند . 

روحش شاد و یادش گرامی باد. 

مهیار عزیزم از توجه شما بسیار ممنونم . من مطمئن هستم آقای مدیر همه ی شما رو دوست داشتند و از این که پسر گلی چون شما در این مدرسه مشغول به تحصیل هست بسیار خوش حالند.

صندوق یاد خوبی ها

و اما صندوق یاد خوبی ها ، صندوقی که قرار شد خاطرات شیرین ، اتفاقات جالب و... رو بنویسیم و داخلش بذاریم .

تا هر چند وقت یه دفعه مطالب رو بردارم و بعد از مطالعه در وبلاگ قرار بدم.

دو تا از آقا پسرهای گلمون زحمت کشیدند و برای ما مطالبی رو نوشتند. ازشون متشکرم

من هم اون ها رو با ویرایش جزئی در فعل و فاعل نوشتم ، اما در اصل موضوع و مطلب دخل و تصرفی نداشتم.

آقا کامیار عزیز ، دو تا مطلب داشت با این عنوان :

1. خانم ناظم رو دوست دارم چون به ما موارد تربیتی رو تذکر میده و در اداره ی مدرسه بسیار دقیقه.

2. خانم معلم ما خوبه چون به ما درس میده. ( به خانم ناظم حسودیم میشه ها !!!! )

کامیار عزیزم از دقت نظر شما ممنونم . امیدوارم همیشه با این دقت به اطرافت توجه کنی .

و اما آقای نیمای دوست داشتنی :

در روز چهارشنبه 12 / 7 / 1391 من و فرحان و محمدامین سرود مواد جامد را خواندیم ، خیلی روز خوبی بود . به من که خیلی خوش گذشت ولی فرحان و محمدامین را نمی دانم. خلاصه این که خوش گذشت.

نیمای گلم خیلی خوش حالم که این فعالیت باعث شادی شما شد . امیدوارم در تمام لحظات زندگیت شاداب و سلامت باشی.

دقت فرمایید

من امروز متوجه شدم بعضی از بچه ها و البته بعضی از مامان و باباها به جای دقت در مطالب فقط به تصویر دقت می کنند و مطلبی رو که در ادامه و یا قبلش نوشته شده رو مطالعه  

نمی کنند. و یا خیلی سطحی مطالعه می کنند.

لطفا ابتدا با دقت مطلب رو مطالعه بفرمایید و بعدا به عکس ها توجه کنید . 

هدف این وبلاگ خدای نکرده توهین به دانش آموز و یا دانش آموزان اتاق درس یاسین نیست بلکه با هم کاری دانش آموزان و گرفتتن مطالب جدید از اتاق درس سعی بر آن است که اگر اخلاق ناپسندی وجود دارد تصحیح شود نه اینکه فرد یا افرادی تحقیر شوند . و در ضمن این وبلاگ به مانند یک دفتر خاطرات خواهد بود که عزیزان اتاق درس یاسین با مراجعه به آن مروری در عملکرد خود خواهند داشت. 

لطفا بدون مطالعه دقیق نتیجه گیری نفرمایید. 

با تشکر  : درویشی

وقت رفتن

زمانی که بچه ها منتظر سرویس هاشون هستند صحنه های جالبی رو میبینیم . البته بعضی اوقات فقط شیطنت هاست . اما این بار جمع هایی از بچه ها نظرم رو جلب کرد که با هم در تعامل بودند و بی سر و صدا در کنار هم نشسته بودند و مطالبی رو مرور می کردند. امیدوارم بقیه هم به جای دنبال هم دویدن و دعوا کردن بتوانند چنین فضایی رو ایجاد کنند.  

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

یک آزمون

امیدوارم روزی برسه که بشه به بچه های اتاق درس یاسین اعتماد کرد و کیف ها رو از وسطشون برداشت. 

البته الان هم میشه ولی ....