همشاگردی های مهربان

همشاگردی های مهربان

مجموعه ای از فعالیتهای علمی و عملی دانش آموزان پایه پنجم
همشاگردی های مهربان

همشاگردی های مهربان

مجموعه ای از فعالیتهای علمی و عملی دانش آموزان پایه پنجم

۲۲ بهمن

  

 ۲۲ بهمن ، ۲۲ بهمن                              روز از خود گذشتن

روز آزادی ما                                         روز نجات میهن

الله یاور ماست                                خمینی رهبر ماست

۲۲ بهمن ، روز آزادی ملّت و میهن گرامی باد . 

عید آمد و عید آمد

***** عید ولایت بر عاشقان مبارک *****  

و خدا ...

آتشی نمى سوزاند "ابراهیم" را

و دریایى غرق نمی کند "موسى" را

کودکی، مادرش او را به دست موجهاى "نیل" می سپارد


تا برسد به خانه ی فرعونِ تشنه به خونَش

دیگری را برادرانش به چاه مى اندازند


 سر از خانه ی عزیز مصر درمی آورد


مکر زلیخا زندانیش می کند
اما عاقبت بر تخت ملک می نشیند

از این "قِصَص" قرآنى هنوز هم نیاموختی ؟!

که اگر همه ی عالم قصد ضرر رساندن به تو را داشته باشند


و خدا نخواهد


نمی توانند


او که یگانه تکیه گاه من و توست !


پس


به "تدبیرش" اعتماد کن

به "
حکمتش
" دل بسپار

به او "
توکل" کن 

 

منبع : http://sharifamozesh.blogsky.com/

آقا جان سلام ...

مهدیا در هوس دیدن رویت

 دل من تاب ندارد ، نگهم خواب ندارد

قلمم گوشه ی دفتر ، غزل ناب ندارد

همه گویند مگر این عاشق دلسوخته ارباب ندارد ؟

تو کجایی گل نرگس ، ز فراقت دل من تاب ندارد.

برای شما که خود فرشته اید ...

من به پسرهای گلم افتخار می کنم و از صمیم قلبم دوستشون دارم.می دونید چرا ؟  

چون خیلی با معرفتند و همیشه به فکر من هستند . اگر زمانی خسته و یا ناراحت باشم به من کمک می کنند و من رو درک می کنند. 

با این که من معلم سخت گیر و جدی ای هستم - بچه ها من رو درک کردند و به راحتی به قول و قرارهامون پای بندند. و من هم با همه ی وجود سعی می کنم تا کلاسی پر از تجربه های خوب داشته باشم و ساعاتی رو که در کنار هم هستیم به معنای واقعی زندگی کنیم. 

امیدوارم عزیزهای دلم همیشه و در همه حال سلامت و پیروز و شاداب باشند ومن شاهد موفقیت های اون ها باشم .  

دوستون دارم خیلی زییییییییییییییاد.

سلام و عرض ادب

سلام روزهایی بود که من نبودم . کارها زیاده و مسائل گوناگون و فصل امتحانات نزدیک. 

به زودی با دست پر برمی گردم . از همه ی پسرهای گلم که تو این مدت به خونه ی خودشون سر زدند و با نظراتشون مایه ی دلگرمی بودند تشکر می کنم . امیدوارم روزهای پیش رو پر از شور و نشاط برای همه و به خصوص اتاق درس یاسینی ها باشه. 

راستی هفته ی گذشته بعد از گردهمایی اولیا (انجمن اولیا) وقتی با بچه ها صحبت می کردم متوجه مسائلی شدم مثل دلخوری های پسرهای گلم از مامان و باباهای گلشون که البته این موضوع به علت های مختلفی پیش اومده که جا داره مامان و باباهای عزیز بیش تر به درددل های گل های باغ زندگی شون گوش بدن و اون ها رو جدی بگیرند. (انشاءالله) 

در این رابطه قصد دارم تا ماه آینده جلسه ای برپا کنم تا بچه ها با حضور پدر و مادرشون به بیان نظراتشون بپردازند. (البته به امیدخدا) 

دیگه این که تو اتاق درس یاسین سبزی و سبزی کاری به راهه (برای خوردن نون و پنیر و سبزی با تلاش خود پسرها). سبزی ها هم در حال رشدند. محیط اتاقمون دلنشین تر از همیشه هست. 

عکس ها بمونه برای چند روز دیگه. 

و باز هم دیگه این که روز دوشنبه ساعت ورزش به پسرها قول دادم که باهاشون برم باشگاه و بازی یا ورزشی غیر از فوتبال رو تجربه کنیم. (انشاءالله) 

تبریک

میلاد حضرت مسیح (ع) رو به همه ی هموطن های مسیحی و ایرانی مون تبریک می گم.

میلادت مبارک

میلاد با سعادت آقا امام موسی کاظم (ع) بر همه ی عزیزان مبارک باد .  

 

 

جای تو خالی ....

دیروز تو جشن به من که خیلی خوش گذشت . اما شما رو نمی دونم . فیلم و عکسش انشاءالله به زودی ثبت می شه . دیروز جای پسر گلم محمد صیاد خیلی خالی بود . شنیدم براش اتفاقی افتاده که امیدوارم هرچه زودتر خوب بشه و شنبه صبح تو کلاس ببینمش. محمد جان منتظرتم.

یاد آن روزها ...

خاطرات کودکی زیباترند
یادگاران کهن مانا ترند
درسهای سال اول ساده بود
آب را بابا به سارا داده بود
درس پند آموز روباه وکلاغ
روبه مکارو دزد دشت وباغ
روز مهمانی کوکب خانم است
سفره پر از بوی نان گندم است
کاکلی گنجشککی با هوش بود
فیل نادانی برایش موش بود
با وجود سوز وسرمای شدید
ریز علی پیراهن از تن میدرید
تا درون نیمکت جا میشدیم
ما پرازتصمیم کبری میشدیم
پاک کن هایی زپاکی داشتیم
یک تراش سرخ لاکی داشتیم
کیفمان چفتی به رنگ زرد داشت
دوشمان از حلقه هایش درد داشت
گرمی دستان ما از آه بود
برگ دفترها به رنگ کاه بود
مانده در گوشم صدایی چون تگرگ
خش خش جاروی با پا روی برگ
همکلاسیهای من یادم کنید
بازهم در کوچه فریادم کنید
همکلاسیهای درد و رنج و کار
بچههای جامههای وصلهدار
بچههای دکه خوراک سرد
کودکان کوچه اما مرد مرد
کاش هرگز زنگ تفریحی نبود
جمع بودن بود و تفریقی نبود
کاش میشد باز کوچک میشدیم
لا اقل یک روز کودک میشدیم
یاد آن آموزگار ساده پوش
یاد آن گچها که بودش روی دوش
ای معلم یاد و هم نامت بخیر
یاد درس آب و بابایت بخیر
ای دبستانیترین احساس من
بازگرد این مشقها را خط بزن

عید آمد و عید آمد ...

سلام سلام سلام.

 

عیـــــــــــــــــــــــــــــــــد همـــــــــــــــــــــــــــــه مبــــــــــــــــــــــــــــــــــارک.